هنر مدیریت سالم هیجان خشم
خشم anger دم دست ترین و یکی از هیجان های بنیادین ما انسان هاست.
وقتی صحبت از هیجانهای بنیادین می شود به این معنی است که آن هیجان از بدو تولد وجود داشته و در طول تکامل به شکل های مختلف تجربه میشده است.
در این که خشم و عصبانیت یک تجربهی منفی و یک هیجان تلخ است، شکی نیست. هیچ کس دوست ندارد احساس عصبانیت کند
جالب است بدانید جایگاه تجربهی خشم با درد جسمانی در مغز ما یکسان است. به همین دلیل مثل احساس درد این تجربه هم برای ما بسیار ناخوشایند است.
اما لازم است بدانیم که این هیجان مثل هر هیجان دیگری کارکردهای خودش را هم دارد.
اگر بخواهیم از علت تکاملی هیجان خشم صحبت کنیم، باید بگوییم که خشم درست مثل ترس که برای گذشتگان ما جنبهی محافظت و بقا داشته است. در زمانهای اولیه تکامل، خشم مانند یک سپر محافظتی برای ما عمل می کرده در مواقع خطر و تهدید، این احساس به انسان کمک میکرد تا از خود در برابر خطرات مراقبت کنند و برای بقا و زنده ماندن بجگند. در نتیجه حیات ما به نوعی مدیون هیجان خشم است.
پس ما هرگز نمی توانیم از تجربهی خشم فرار کنیم ولی میتوانیم راههای مدیریت آن را یاد بگیریم و با تمرین آنها، یک تجربهی سالم از آن خلق کنیم.
خشم در کودکان
کودکان، مانند بزرگترها، ممکن است با موقعیتها و وقایعی روبرو شوند که باعث بروز خشم در آنها میشود. این احساس، میتواند ناشی از ناکامی و نرسیدن به خواستهها، کنترل شدن بیش از حد ، احساس گرسنگی، عدم توانایی در برقراری ارتباط مناسب با دیگران، تجربه احساسات منفی مانند ناراحتی یا ناامیدی، یا حتی عدم توانایی در کنترل خود باشد. طبیعتا کودکان نسبت به بزرگسالان آگاهی کمتری نسبت به تجربیات هیجانی خود دارند از همین جهت به کمک بیشتری برای تجربهی سالم هیجانهای منفی نیاز دارند.
با توجه به اینکه بسیاری از بزرگسالان هم همچنان برای ابراز خشم به روشهای سالم و سازنده مشکل دارند، جای تعجب نیست که احساسات عصبانیت اغلب در کودکان به طغیان تبدیل میشوند. خیلی از والدین این چالش بزرگ را دارند که در برابر عصبانیتها و رفتارهای خشمگین کودکان خود چه باید بکنند و یا جواب خشم را با خشم میدهند و اجازهی تجربه ی خشم را به کودک نمیدهند
در ادامه به برخی از راهکارهای کمک کننده در این زمینه اشاره می کنیم.
علائم و نشانه های بدنی در حین تجربهی خشم
همانطور که گفته شد هیجان خشم یکی از هیجانهای انسانی است که بهصورت ناگهانی و شدید در پاسخ به موقعیتها یا وقایع مختلف بروز میکند.
وقتی خشمگین هستیم احتمالا به صورت فیزیولوژیکی نشانه هایی مثل تغییرات در ضربان قلب، تنش عضلات و ترشح هورمونهای استرس، دلشوره، دویدن خون به سمت بالا یا همان قرمز شدن صورت و احساس داغی در بدن به خصوص سر و گردن را تجربه می کنیم.
همین طور در رفتارمان هم شاهد تغییرا ناگهانی هستیم که در هر فرد متفاوت است مثلا بلند شدن صدا و فریاد زدن، برخورد فیزیکی، گریه و یا پرخاشگری کلامی و بدنی ممکن است دیده شود.
شناخت خشم، اولین قدم قبل از تجربه ی خشم
برای کمک به کودکان در مواجهه با خشم، ابتدا باید آنها را به درک عوامل به وجود آورندهی آن کمک کرد. باید به آنها یادآوری کرد که خشم یک احساس طبیعی است و همه ما احساسات مختلف مثبت و خوشایند یا منفی و ناخوشایند را تجربه میکنیم.
سپس باید به آنها آموزش داد که چگونه احساسات خود را تشخیص دهند و به درستی آنها را نام گذاری کنند
پرسیدن سوالات مشخص و دقیق بعد از تجربهی خشم به ما کمک بسیاری می کند. مثلا:
آیا الان عصبانی هستی؟
از این که دوستت تو رو به بازی راه نداد غمگین شدی یا عصبانی؟
از این که دوستت عروسکت را از تو گرفت چه حسی داشتی؟
همچنین، به کودکان یادآوری کنید که خشم را نباید سرکوب کرد؛ بلکه باید به احساسی که در آن لحظه داشته توجه کند و آن را طبیعی بداند. به آنها نشان دهید که میتوانند با استفاده از روشهای مثبت مثل تمرین تنفس عمیق یا تصور یک واقعهی خوب و تمرینات ریلکسیشن، خود را به آرامش برسانند. در حقیقت ما باید بتوانیم فیزیولوژی خشم را برهم بزنیم تا بتوانیم به خود تنظیمی در رابطه با این هیجان دست پیدا کنیم.
با توجه به اینکه خشم یک احساس پویای است، ممکن است کودک هر بار با شرایط و وقایع جدید مواجه شود، آن را به شکلهای مختلف و با شدت و ضعفهای متفاوتی تجربه کند.
بنابراین، قبل از تجربهی خشم، به کودکان یادآوری کنید که مدیریت خشم نیاز به تمرین و تلاش مستمر دارد. با تشویق و پشتیبانی شما، کودکان میتوانند به تدریج مهارتهای لازم برای مدیریت خشم را یاد بگیرند و به فرد سالمتری تبدیل شوند.
اگر مایلید به تفصیل بیشتری درباره مدیریت خشم در کودکان بحث کنیم، میتوانیم به موارد زیر بپردازیم
ارتباط با کودک
یکی از گامهای مهم برای مدیریت خشم کودکان، برقراری یک ارتباط سالم و سازنده با آنها است. این ارتباط به کودکان اعتماد به نفس و اعتماد به دیگران را آموزش میدهد و آنها را تشویق میکند تا احساسات خود را با آزادی بیان کنند. اگر شما در مواجه با خشم کودک خودتان هم خشمگین شوید و رفتار پرخاشگرانه نشان دهید او هم با شما در بروز خشم ناسالم به همان میزان پیش می رود. سعی کنید در هنگام بروز خشم در کودکان آرامش خود را حفظ کنید تا او احساس واقعیاش را در یک ارتباط سالم با شما بروز دهد و به تدریج آن را به بهترین شکل تنظیم کند.
تشویق به صحبت کردن
گفت و گو در هر شرایطی به بهتر شدن وضعیت کمک می کند. بعد از آرام شدن کودک حتما دربارهی تجربه٬ی او گفت و گوی موثر شکل دهید. به کودکان باید یادآوری شود که برای مدیریت خشم، باید احساسات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند. آنها باید یاد بگیرند که چگونه احساسات خود را به صورت موثر و منطقی ابراز کنند.
تشویق به استفاده از کلام مناسب و محترمانه
قبل از تجربهی خشم، به کودکان باید آموزش داد که چگونه از زبان مناسب و محترمانه برای بیان خشم استفاده کنند. آنها باید بدانند که استفاده از زبان توهینآمیز یا تهمتزننده، مشکلات را حل نمیکند و فقط منجر به بروز اختلافات بیشتر میشود.
تقویت مهارتهای حل مسئله
مهارت حل مسئله یکی از اساسیترین مهارتهای مورد نیاز هر فردی در زندگی است. از آن جایی که هیجان خشم در اکثر اوقات در مقابل مسائل ما با خود و دییگران به وجود میآید، پس یادگیری مهارت حل مسئله میتواند بسیار موثر باشد. به کودکان باید آموزش داد که چگونه در مواجهه با وقایع مختلف، مهارتهای حل مسئله را به کار بگیرند. آنها باید تمرین کنند که چگونه به دقت مسئله را شناسایی کنند و سپس به دنبال راهحلهای موثر و سازنده بگردند.
ما برای این مهارت شنیدن قصه پری پرواز و کوبی کوچولو را به شما پیشنهاد می دهیم.
تشویق به فعالیتهای آرامشبخش
بعد یا قبل از تجربهی خشم، فعالیتهای آرامشبخش مثل ماساژ، تمرینات تنفس عمیق، گوش دادن به موسیقی آرامشبخش یا حتی نقاشی و هر فعالیتی که میتواند به ایجاد احساس خوشایند در کودک منجر شود بعد از تجربهی خشم مفید است. این فعالیتها میتواند به آنها کمک کند تا احساس خود را به آرامش ببرند و بعد از احساس آرامش گفت و گوی سازندهتری دربارهی موضوع پیش آمده داشته باشند.
ورزش و فعالیتهای بدنی
نتایج تحقیقات نشان داده اند که ورزش مداوم به خصوص شنا و یا یوگا در کنترل و مدریت بهینهی احساسات منفی نقش موثری دارند. تشویق کودکان به انجام فعالیتهای بدنی به صورت کلی در عملکرد مثبتتر آنها در اکثر جنبههای زندگی میتواند موثر واقع شود.
حمایت و تشویق
از آنجایی که مدیریت خشم یک فرآیند طولانی و پیچیده است، اگر کودک ما در مدیریت آن به نتیجهی هرچند کوچکی هم رسید، سعی کنید با دیدن ، حمایت و تشویق او در تکرار آن کار به کودک کمک کنید.
این که کودک متوجه شود عملکرد مثبت او دیده شده و مورد استقبال قرار گرفته است همواره تلاش خود را برای خلق دوبارهی آن می کند.
با اعمال این روشها و حمایت مناسب، کودکان میتوانند به تدریج مهارتهای لازم برای مدیریت خشم را یاد بگیرند و به فرد سالمتر و با قابلیت ارتباط موثرتر با دیگران تبدیل شوند.
قصهی پری نگهبان گلها و گنجشک کوچولو، قصهی گنجشک کوچولویی است که امروز عصبانی شده است. پری گلها کنار او میآید تا به همراه گنجشک کوچولو به مدیریت بهتر این هیجان به او کمک کند. باهم بشنویم.
لینک قصه:
گردآورنده: الهه جودکی
- موسسه طاووس
- مقالات روان شناسی
- 27 فروردین 1403