پری هوشی
ماموریت پری هوشی:
یار اندیشمند من، گاهی میتوان دست روی دست گذاشت. مسائل را ندید و منتظر فرشتهی نجات باقی ماند. فرشتهای که من نمیشناسمش و در سرزمین ما پریان همراه، زندگی نمیکند. برعکس همین که اندیشهات جاری میشود. همین که باور میکنی تو هستی که حل مسئله میکنی و نه دیگری. تلاش میکنی و فکر میکنی، یاریگری کنارت میآید تا زودتر به راهحل برسی.
قصههای پری هوشی
پر ی هوشی و سوسک درختی
سوسک درختی دست و صورتش را با شبنم گلها شست، لباسهایش را عو ...
پری هوشی و حلزون
حلزون کوچولوی صورتی از کنار دیوار باغ رد میشد که دید تمشکه ...
خرگوش چشم سیاه و جوجه تیغی
باز یک روز قشنگ تابستانی رسیده بود. خوشید زیبا نور قشنگاش را روی ...
خرگوش چشم سیاه و مومو
تابستان از نیمه میگذشت و کمکم شبها خنکتر می&zw ...